منو

ــ آیا قانون مهریه، توهین به زنان نیست؟! چرا که در واقع، مهریه پولی است که مرد برای خریدن زن می دهد!!!

سؤال:

آیا قانون مهریه، توهین به زنان نیست؟! چرا که در واقع، مهریه پولی است که مرد برای خریدن زن می دهد!!!

 

جواب:

در عصر جاهليت نظر به اينكه براى زنان ارزشى قائل نبودند، غالبا مهر را كه حق مسلّم زن بود در اختيار اولياى آنها قرار ميدادند نه در اختیار زنان؛ به این معنا که آن را ملك مسلّم اولیای زن ميدانستند گاهى نيز مهر يك زن را ازدواج زن ديگرى قرار ميدادند به اين گونه كه مثلا برادرى، خواهر خود را به ازدواج ديگرى در مى‏آورد كه او هم در مقابل، خواهر خود را به ازدواج وى درآورد، و مهر اين دو زن همين بود.

اسلام بر تمام اين رسوم ظالمانه خط بطلان كشيد، و مهر را به عنوان يك حق مسلم به زن اختصاص داد، و در آيات قرآن كرارا مردان را به رعايت كامل اين حق توصيه كرده است.

در اسلام براى مهر مقدار معينى تعيين نشده است و بسته بتوافق دو همسر است اگر چه در روايات فراوانى تاكيد شده كه مهر را سنگين قرار ندهند ولى اين يك حكم الزامى نيست بلكه مستحبّ است.

اكنون اين سؤال پيش مى‏آيد كه مرد و زن هر دو از ازدواج و زناشويى بطور يكسان بهره ميگيرند، و پيوند زناشويى پيوندى است بر اساس منافع متقابل طرفين، با اين حال چه دليلى دارد كه مرد مبلغ كم يا زيادى به عنوان مهر به زن بپردازد؟ وانگهى آيا اين موضوع به شخصيت زن لطمه نمى‏زند، و شكل خريد و فروش به ازدواج نمى‏دهد؟!

روى همين جهات است كه بعضى بشدت با مسئله مهر مخالفت مى‏كنند، مخصوصا معمول نبودن مهر در ميان غربيها براى غرب‏زده‏ها به اين فكر دامن ميزند، در حالى كه نه تنها حذف مهر، به شخصيت زن نمى‏افزايد بلكه وضع او را به مخاطره مى‏افكند.

 

توضيح:

درست است كه مرد و زن هر دو از زندگى زناشويى بطور يكسان سود ميبرند، ولى نمى‏توان انكار كرد كه در صورت جدايى زن و مرد زن متحمل خسارت بيشترى خواهد شد زيرا:

اولا مرد طبق استعداد خاص بدنى معمولا در اجتماع نفوذ و تسلط بيشترى دارد، و هر چند بعضى ميخواهند به هنگام سخن گفتن اين حقيقت روشن را انكار كنند اما وضع زندگى اجتماعى بشر كه با چشم مى‏بينيم حتى در جوامع اروپايى كه زنان به اصطلاح از آزادى كامل برخوردارند نشان ميدهد كه ابتكار اعمال پر- درآمد بيشتر در دست مردان است.

به علاوه مردان براى انتخاب همسر مجدد امكانات بيشترى دارند ولى زنان بيوه مخصوصا با گذشت قسمتى از عمر آنها، و از دست رفتن سرمايه جوانى و زيبايى، امكاناتشان براى انتخاب همسر جديد كمتر است.

با توجه به اين جهات روشن مى‏شود كه امكانات و سرمايه‏اى را كه زن با ازدواج از دست ميدهد بيش از امكاناتى است كه مرد از دست ميدهد، و در حقيقت مهر چيزى است به عنوان جبران خسارت براى زن و وسيله‏اى براى تامين زندگى آينده او، و علاوه مسئله مهر معمولا به شكل ترمزى در برابر تمايلات مرد نسبت به جدايى و طلاق محسوب ميشود.

درست است كه مهر از نظر قوانين اسلام با برقرار شدن پيمان ازدواج به- ذمه مرد تعلق ميگيرد و زن فورا حق مطالبه آن را دارد، ولى چون معمولا به صورت بدهى بر ذمه مرد ميماند، هم اندوخته‏اى براى آينده زن محسوب ميشود، و هم پشتوانه‏اى براى حفظ حقوق او و از هم نپاشيدن پيمان زناشويى (البته اين موضوع استثنائاتى دارد ولى آنچه گفتيم در غالب موارد صادق است).

و اگر بعضى براى مهر تفسير غلطى كرده‏اند و آن را يك نوع «بهاى زن» پنداشته‏اند ارتباط به قوانين اسلام ندارد، زيرا در اسلام مهر به هيچ وجه جنبه بها و قيمت كالا ندارد، و بهترين دليل آن همان صيغه عقد ازدواج است كه در آن رسما «مرد» و «زن» به عنوان دو ركن اساسى پيمان ازدواج به حساب آمده‏اند، و مهر يك چيز اضافى و در حاشيه قرار گرفته است، بهمين دليل اگر در صيغه عقد، اسمى از مهر نبرند عقد باطل نيست، در حالى كه اگر در خريد و فروش و معاملات اسمى از قيمت برده نشود مسلما باطل خواهد بود، (البته بايد توجه داشت اگر در عقد ازدواج نامى از مهر برده نشود شوهر موظف است كه در صورت آميزش جنسى، «مهر المثل» يعنى مهرى همانند زنانى كه هم‏طراز او هستند بپردازد).

از آنچه گفته شد نتيجه مى‏گيريم كه مهر جنبه «جبران خسارت» و «پشتوانه براى احترام به حقوق زن» دارد، نه قيمت و بها. (1)

 

----------------------------------

(1) تفسير نمونه، ج‏3، ص 265