منو

ــ آيا محشور شدن در قیامت، براى حيوانات هم وجود دارد؟!

 سؤال:

آيا محشور شدن در قیامت، براى حيوانات هم وجود دارد؟!

 

جواب:

در تفسیر نمونه (1) در مورد این مطلب آمده است که:

شك نيست كه نخستين شرط حساب و جزا مسئله عقل و شعور و به دنبال آن تكليف و مسئوليت است، طرفداران اين عقيده مى‏گويند مداركى در دست است كه نشان مى‏دهد حيوانات نيز به اندازه خود داراى درك و فهمند، از جمله:

زندگى بسيارى از حيوانات آميخته با نظام جالب و شگفت‏انگيزى است كه روشنگر سطح عالى فهم و شعور آن‌ها است كيست كه درباره مورچگان و زنبور عسل و تمدن عجيب آن‌ها و نظام شگفت‏انگيز لانه و كندو، سخنانى نشنيده باشد، و بر درك و شعور تحسين آميز آن‌ها آفرين نگفته باشد؟ گرچه بعضى ميل دارند همه این‌ها را يك نوع الهام غريزى بدانند، اما هيچ دليلى بر اين موضوع در دست نيست كه اعمال آن‌ها به صورت ناآگاه (غريزه بدون عقل) انجام مى‏شود.

چه مانعى دارد كه اين اعمال همان‌طور كه ظواهرشان نشان مى‏دهد ناشى از عقل و درك باشد؟ بسيار مى‏شود كه حيوانات بدون تجربه قبلى در برابر حوادث پيش‏بينى نشده دست به ابتكار مى‏زنند، مثلاً گوسفندى كه در عمرش گرگ را نديده براى نخستين بار كه آن را مى‏بيند به خوبى خطرناك بودن اين دشمن را تشخيص داده و به هر وسيله كه بتواند براى دفاع از خود و نجات از خطر متوسل مى‏شود.

علاقه‏اى كه بسيارى از حيوانات تدریجاً به صاحب خود پيدا مى‏كنند شاهد ديگرى براى اين موضوع است، بسيارى از سگ‌های درنده و خطرناك نسبت به صاحبان خود و حتى فرزندان كوچك آنان مانند يك خدمتگزار مهربان رفتار مى‏كنند.

داستان‌های زيادى از وفاى حيوانات و اينكه آن‌ها چگونه خدمات انسانى را جبران مى‏كنند در کتاب‌ها و در ميان مردم شايع است كه همه آن‌ها را نمى‏توان افسانه دانست.

و مسلم است آن‌ها را به آسانى نمى‏توان ناشى از غريزه دانست، زيرا غريزه معمولاً سرچشمه كارهاى يك نواخت و مستمر است، اما اعمالى كه در شرائط خاصى كه قابل پيش‏بينى نبوده به عنوان عکس‌العمل انجام مى‏گردد به فهم و شعور شبيه‏تر است تا به غريزه.

هم امروز بسيارى از حيوانات را براى مقاصد قابل توجهى تربيت مى‏كنند، سگ‌های پليس براى گرفتن جنايتكاران، كبوترها براى رساندن نامه‏ها، و بعضى از حيوانات براى خريد جنس از مغازه‏ها، و حيوانات شكارى براى شكار كردن، آموزش مى‏بينند و وظائف سنگين خود را با دقت عجيبى انجام مى‏دهند، (امروز حتى براى بعضى از حيوانات رسماً مدرسه افتتاح كرده‏اند!) از همه این‌ها گذشته، در آيات متعددى از قرآن، مطالبى ديده مى‏شود كه دليل قابل ملاحظه‏اى براى فهم و شعور بعضى از حيوانات محسوب مى‏شود، داستان فرار كردن مورچگان از برابر لشگر سليمان، و داستان آمدن هدهد به منطقه «سبا و يمن» و آوردن خبرهاى هيجان‏انگيز براى سليمان شاهد اين مدعا است.

در روايات اسلامى نيز احاديث متعددى در زمينه رستاخيز حيوانات ديده مى‏شود، از جمله:

از ابو ذر نقل شده كه مى‏گويد: ما خدمت پيامبر ص بوديم كه در پيش روى ما دو بز به يكديگر شاخ زدند، پيغمبر ص فرمود، مى‏دانيد چرا این‌ها به يكديگر شاخ زدند؟ حاضران عرض كردند: نه، پيامبر ص فرمود ولى خدا مى‏داند چرا؟ و به زودى در ميان آن‌ها داورى خواهد كرد (2).

و در روايتى از طرق اهل تسنن از پيامبر نقل شده كه در تفسير اين آيه فرمود «ان اللَّه يحشر هذه الامم يوم القيامة و يقتص من بعضها لبعض حتى يقتص للجماء من القرناء» : خداوند تمام اين جنبندگان را روز قيامت برمى‏انگيزاند و قصاص بعضى را از بعضى مى‏گيرد، حتى قصاص حيوانى كه شاخ نداشته و ديگرى بى‏جهت به او شاخ زده است از او خواهد گرفت (3).

در آيه 5 سوره تكوير نيز می‌خوانیم «وَ إِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» : هنگامى كه وحوش محشور می‌شوند اگر معنى اين آيه را حشر در قيامت بگيريم (نه حشر و جمع به هنگام پايان اين دنيا) يكى ديگر از دلائل نقلى بحث فوق خواهد بود.

 

********

اگر آن‌ها رستاخيز دارند تكليف هم دارند.

سؤال مهمى كه در اينجا پيش مى‏آيد و تا آن حل نشود تفسير آيه فوق روشن نخواهد شد اين است كه آيا می‌توانیم قبول كنيم كه حيوانات تكاليفى دارند با اينكه يكى از شرائط مسلم تكليف عقل است و به همین جهت كودك و يا شخص ديوانه از دايره تكليف بيرون است؟ آيا حيوانات داراى چنان عقلى هستند كه مورد تكليف واقع شوند؟ و آيا می‌توان باور كرد كه يك حيوان بيش از يك كودك نابالغ و حتى بيش از ديوانگان درك داشته باشد؟ و اگر قبول كنيم كه آن‌ها چنان عقل و دركى ندارند چگونه ممكن است تكليف متوجه آن‌ها شود!

در پاسخ اين سؤال بايد گفت كه تكليف مراحلى دارد و هر مرحله ادراك و عقلى متناسب خود مى‏خواهد، تكاليف فراوانى كه در قوانين اسلامى براى يك انسان وجود دارد به قدری است كه بدون داشتن يك سطح عالى از عقل و درك انجام آن‌ها ممكن نيست و ما هرگز نمى‏توانيم چنان تكاليفى را براى حيوانات بپذيريم، زيرا شرط آن، در آن‌ها حاصل نيست، اما مرحله ساده و پایین‏ترى از تكليف تصور مى‏شود كه مختصر فهم و شعور براى آن كافى است، ما نمى‏توانيم چنان فهم و شعور و چنان تكاليفى را به طور كلى در باره حيوانات انكار كنيم.

حتى در باره كودكان و ديوانگانى كه پاره‏اى از مسائل را مى‏فهمند انكار همه تكاليف مشكل است مثلاً اگر نوجوانان 14 ساله كه به حد بلوغ نرسيده ولى کاملاً مطالب را خوانده و فهميده‏اند در نظر بگيريم، اگر آن‌ها عمداً مرتكب قتل نفس شوند در حالى كه تمام زیان‌های اين عمل را مى‏دانند آيا می‌توان گفت هيچ گناهى از آن‌ها سر نزده است؟! قوانين كيفرى دنيا نيز افراد غير بالغ را در برابر پاره‏اى از گناهان مجازات مى‏كند، اگر چه مجازات‌های آن‌ها مسلماً خفيف‏تر است.

بنا بر اين بلوغ و عقل كامل، شرط تكليف در مرحله‌ی عالى و كامل است، در مراحل پایین‏تر يعنى در مورد پاره‏اى از گناهانى كه قبح و زشتى آن براى افراد پایین‏تر نيز کاملاً قابل درك است بلوغ و عقل كامل را نمى‏توان شرط دانست.

با توجه به تفاوت مراتب تكليف و تفاوت مراتب عقل، اشكال بالا در مورد حيوانات نيز حل مى‏شود.

 

-------------------------------------------------

(1) تفسير نمونه، ج‏5، ص 224

(2) تفسير مجمع البيان و نور الثقلين ذيل آيه بالا.

(3) تفسير المنار، ذيل آيه.